سلام دوستان! گوش شیطان کر!...بالاخره آپدیت شدم با یک کار عاشورایی منتظرتان هستم
(لحظه ی وداع خورشید و ماه )
خورشیدترین ماه
هرچند خدا خواست که ناکام بمیرم
بگذار در آغوش تو آرام بمیرم
بگذار که در سردی نامردترین شهر
در گرمی آغوش دلارام بمیرم
من تشنه ی یک جرعه تماشای تو هستم
بگذار که سیراب ازاین جام بمیرم
شط مروه ؛ صفا خیمه ؛و من حاجی عطشان
جا داشت که درحالت احرام بمیرم
ای کاش که در تشنه ترین ساحل دنیا
بر سجده چونان موج ، سرانجام بمیرم
حیف است که خورشیدترین ماه زمینی
در غربت تاریکترین شام بمیرم
آغوش تو گهواره ی بالیدن من بود
بگذار در آغوش تو آرام بمیرم.
یاحق